تحولات منطقه

 چندین دهه است که مسئولان کشوری برای کاهش جمعیت مصرف‌کنندگان مواد مخدر تلاش می‌کنند و هر ساله بودجه‌های هنگفتی صرف همین قضیه می‌شود اما همچنان اعتیاد جدی‌ترین آسیب اجتماعی جامعه ایرانی و مادر بسیاری از چالش‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی محسوب می‌شود.

کلینیک‌های ترک اعتیاد؛ به اسم معتاد به کام مؤسسان
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

قدس آنلاین: چندین دهه است که مسئولان کشوری برای کاهش جمعیت مصرف‌کنندگان مواد مخدر تلاش می‌کنند و هر ساله بودجه‌های هنگفتی صرف همین قضیه می‌شود اما همچنان اعتیاد جدی‌ترین آسیب اجتماعی جامعه ایرانی و مادر بسیاری از چالش‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی محسوب می‌شود.

چنان که بر اساس آمارهای رسمی در حال حاضر حدود ۳درصد از جمعیت ۵/۶ میلیون نفری استان خراسان رضوی را مصرف‌کنندگان مواد مخدر تشکیل می‌دهند که از این جمع ۹ هزار نفر به عنوان معتاد متجاهر شناخته می‌شوند.

•         حضور ۵ هزار معتاد متجاهر در مشهد

مطابق داده‌های یاد شده، ۵ هزار نفر از معتادان متجاهر در شهر مشهد سکونت دارند. از همین رو امروزه کمتر خیابان و محله‌ای را می‌بینیم که تابلو «کلینیک ترک اعتیاد» روی در و دیوارش نصب نشده باشد. در واقع با چنین حجمی از آسیب‌دیدگان اجتماعی انتظار می‌رود که وضعیت کسب و کار فعالان در این عرصه سکه باشد. حال آنکه علاوه بر گرفتاران در گرداب اعتیاد؛ شرایط درمانگران در این مراکز نیز چندان مطلوب نیست.

•         دستمزدهای ۵۰۰ هزار تومانی تا ۵میلیونی

یک متخصص روان‌شناسی که چند سالی است در کلینیک‌های ترک اعتیاد فعالیت دارد، درباره مشکلات خود می‌گوید: در ابتدای ورود به این حرفه با حقوقی حدود۳۰۰ هزار تومان شروع به فعالیت کردم. این در حالی است که با گذشت چندین سال و با وجود اشتغال در دو نوبت کاری هنوز حقوقم به بیش از ۷۰۰ هزار تومان نمی‌رسد که با این میزان نمی‌توان هزینه رفت و آمد را پرداخت. به واقع آیا حق یک متخصص روان‌شناسی همین حقوق ۸۰۰-۷۰۰ هزار تومانی است!؟ همچنین تفاوت چندانی میان حقوق مشاوران با مدرک لیسانس و یا فوق‌لیسانس وجود ندارد. از همین رو در صورت گلایه از وضعیت موجود به دلیل نبود امنیت شغلی، یا نداشتن بیمه و... به راحتی عذر مشاوران متخصص را می‌خواهند؛ چراکه کم نیستند دانش‌آموختگان روان‌شناسی در مقطع لیسانس که به دلیل نبود فرصت شغلی حاضرند با دریافت ساعتی ۲۰ هزار تومان حق مشاوره کار کنند. البته وضعیت پرستاران و مددکارها نیز بهتر از مشاوران روان‌شناسی نیست و آن‌ها نیز ناچارند با حداقل مزایا و دستمزد کار کنند.

وی در ادامه می‌افزاید: پزشکان عمومی فعال در این مراکز وضعیت مناسبی دارند؛ چراکه به عنوان مسئول فنی شناخته می‌شوند. از همین رو قرارداد مشخص داشته، در اولین فرصت بیمه می‌شوند و هر ساله شرایط افزایش مزایا و حقوق را دارا هستند. همچنین هر روزه نیاز به حضور فیزیکی ندارند و حتی با چند روز حضور در کلینیک‌ها حقوق یک ماه را دریافت می‌کنند در حالی که دستمزد آن‌ها در حداقل میزان به بیش از ۵میلیون تومان می‌رسد.

•         رخوت دستگاه‌های نظارتی

این مشاور روان‌شناسی اظهار می‌کند: هیچ نهاد و دستگاهی اعم از سازمان بهزیستی و یا دانشگاه علوم پزشکی که متولیان اصلی نظارت بر کلینیک‌های ترک اعتیاد به شمار می‌روند، برنامه‌ای برای حمایت از مددکاران، پرستاران و مشاوران ندارند و اجحافی که به این گروه‌ها شده را جدی نمی‌گیرند. جالب اینجاست که سازمان نظام روان‌شناسی نیز تنها تلاشی که برای حمایت از متخصصان روان‌شناسی دارد، این است که توصیه می‌کند چند سالی در نوبت بمانید و پس از پذیرش در چند آزمون و با دریافت مدرکی مجوز تأسیس مرکز مشاوره را بگیرید. در حالی که در شرایط امروزی ایجاد مرکز مشاوره نیز توجیه اقتصادی ندارد؛ چرا که مردم به دلیل مشکلات اقتصادی رغبت و انگیزه‌ای برای حضور در مراکز مشاوره ندارند.

وی همچنین خاطرنشان می‌کند: در طول این سال‌ها بارها به مراکز مشاوره دستگاه‌های مختلف مراجعه کرده و حتی در آزمون‌های متعددی شرکت کردم که با وجود اطمینان به اینکه پذیرفته می‌شوم در نهایت حتی اطلاعی مبنی بر مردود شدنم نیز دریافت نکردم. قابل توجه اینکه پس از مدت‌ها همین دستگاه‌ها و نهادها با ارسال پیامکی نسبت به فراخوان برگزاری آزمون‌هایی تازه اطلاع‌رسانی می‌کنند.

•         کیسه دوخته برای کاهش آسیب‌های اجتماعی

این روان‌شناس همچنین تأکید می‌کند: مدت‌هاست که هیچ مجوزی برای تأسیس کلینیک ترک اعتیاد به پزشکان داده نمی‌شود. از همین رو شاهد خرید و فروش مجوزها بین پزشکان هستیم. به این ترتیب مجوز کلینیکی که مجاز به پذیرش ۱۰۰ بیمار است تا چندی پیش به قیمت ۱۰۰ میلیون تومان معامله می‌شد که این رقم در حال حاضر به بیش از ۴۰۰ میلیون تومان رسیده است. نکته قابل توجه اینکه در حال حاضر بسیاری از مجوزها به نام پزشکان خریداری می‌شود اما صاحب و مالک اصلی فردی عادی و حتی کم‌سواد است که تنها توان مالی برای خرید این مجوز را داشته است. به این ترتیب در عمل پزشکان نقشی در اداره کلینیک‌های ترک اعتیاد ندارند و درآمدها نصیب سرمایه‌گذاران می‌شود. در واقع هیچ نظارتی بر عملکرد کلینیک‌های ترک اعتیاد وجود ندارد تا آنجا که بازرسان بهزیستی تنها برای بررسی سطحی نشت دارو به این کلینیک‌ها مراجعه کرده و هیچ توجهی به وضعیت شغلی درمانگران ندارند. از این رو چگونه می‌توان انتظار داشت برنامه‌های پیشگیرانه و درمانگرانه برای کنترل اعتیاد موفقیت‌آمیز باشد؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.